ناتالی فیستاوئر و عطر اپیوم

ناتالی فیستاوئر ، بیش از ۳۰ سال در کمپانی‌های مشهور عطرسازی همچون Givaudan و Symrise کار کرده است. او در طول عمر طولانی خود بسیاری از عطرهای منحصربفردی که خیلی از افراد مشهور نیز به آنها علاقه دارند، را خلق کرده است.  از Hermès Eau des Merveilles گرفته تا Etat Libre d’Orange Putain des Palaces، همچنین طیف گسترده‌ای از Comme des Garçons مثل عطر Blue Cedrat.

ایوسن لورن و ناتالی فیستاوئر

ناتالی فیستاوئر درباره عطرهای جدید ساخته شده خود در برند MDCI (L’Homme aux Gants, Cuir Cavallier) ساده‌ترین و باورنکردنی‌ترین ایده را داشت: الهام گرفتن از نقاشی‌های قدیمی! در تولید این سری از عطرها از پرتره‌های مردانه الهام گرفته است. بر همین اساس دو عطر خلق شده، حسی مردانه و نوستالژیک را در خود دارند. همچنین هر دو عطر رایحه‌ای از چوب و ادویه‌جات را دارند.

هرچند در ساخت  Cuir Cavallier از زنان الهام گرفته شده و عطرها کمی حس زنانه‌تری نسبت به L’Homme aux Gants  دارند (در هر صورت که هر عطرهایی مردانه هستند). ولی خود ناتالی در این مورد عقیده دارد که ممکن است یک زن نیز به داشتن و استفاده کردن از عطر Cuir Cavallier علاقه‌مند شود و من اصلا نمی‌گویم این عطر فقط برای آقایان است. این یک حس درونی است که شخصی به داشتن عطری که حس دوگانه‌ای دارد علاقه‌مند شود.

این عطرها شاید تداعی‌کننده عطر قدیمی Opium است. درست است که این عطر برای زنان خلق شده ولی مردان زیادی به آن علاقه دارند. برای ناتالی نیز این عطر، عطری بسیار زنانه به حساب می‌آید. او درباره Opium می‌گوید: وقتی یک زن آن را می‌زند حس می‌کند بسیار اغواگر و فریبنده است!

از همین تعریف شاید متوجه شوید که عطر مورد علاقه ناتالی چیست؟! البته که اپیوم!

خاطرات ناتالی فیستاوئر

ناتالی فیستاوئر درباره این علاقه می‌گوید:‌ وقتی که شانزدهم سالم بود بیشتر شبیه پسرها بودم. به کوهنوردی و دوچرخه سواری علاقه داشتم. به لباس پوشیدنم اهمیتی نمی‌دادم و به چیزهای فانتزی علاقه‌ای نداشتم. بعد از آن استراسبورگ (شهری در فرانسه نزدیک آلمان) به پاریس آمدم.

یک روز در یکی از مغازه‌های عطرفروشی پاریس عطری را بو کردم که تمام حسم در مورد آن این بود: هیچ چیز نمی‌تواند زیباتر از آن وجود داشته باشد! بعد از آن بود که شروع به جمع‌آوری رایحه‌ها و عطرهای مختلف کردم. آن‌‌ها را باهم مقایسه می‌کردم و درباه آن‌ها اطلاعات جمع می‌کردم. هرچند که در ۱۶ سالگی چیز زیادی درباره دنیای شکوهمند عطرها نمی‌دانستم.

در آن زمان مجلات مربوط به عطر و اینترنت به این صورت در دسترس نبود، اما می‌دانستم که می‌خواهم در این زمینه کار کنم. می‌خواستم دستیار آقای سن لورن یا آقای کشرال بشوم. چرا که فکر می کردم آن ها این عطرها را تولید می کنند. برای همین به تمامی آن‌ها و شرکت‌های تولید کننده عطر نامه نوشتم و درخواست کردمتا من را به عنوان کارآموز قبول کنند.

ولی تنها جوابی که دریافت می‌کرد این بود:‌ ما مکانی برای آموزش نداریم یا ظرفیت مجموعه ما کامل است.

ناتالی فیستاوئر و علاقه اش اپیوم

اما ناگهان یک روز شخصی با من تماس گرفت. از پشت تلفن به من گفت که من نامه شما را خواندم و آن را بسیار دوست داشتم. نقطه نظراتی که در نامه خود عنوان کرده بودید بسیار جالب، جدید و متفاوت بود. آیا می‌توانید برای مصاحبه به پاریس بیایید؟ و من مشتاقانه جواب دادم بله. دوباره از من پرسید:‌ عطر مورد علاقه شما چیست؟ و من پاسخ دادم اپیوم. و او متعجبانه پاسخ داد:‌ اوه! من آن را ساخته‌ام! اون مرد ژان لوئیس سوزاک بود.

پدرم اما به این داستان به شدت مشکوک بود و می‌گفت آن مرد یک دروغگو است و این حقیقت ندارد! ولی آن مرد آن مرد برای من یک ستاره بود درست مثل مایکل جکسون، به همین دلیل دوباره به پاریس رفتم و این شروع کار من به عنوان یک سازنده عطر بود.

ناتالی فایستر در جای دیگری اعلام می کند که تقریبا تمام نسخه‌های تولید شده Opium را دوست دارد.